13 ماهگیت مباااااااااااااارک عزیزم...
امید و ارزوم -دخترم ١٣ ماهگیت مبااااااااااااارک... خیلی دلم برای پارسال این موقع ها تنگ شده چه روزایی بودن... برات مثل همیشه ارزوی سلامتی داریم و سعادت... عاشق ددر شدی و بیشتر با بابا مجتبی میری ددر... من بخاطر زانوهام نباید پله بالا و پایین برم به همین خاطر بیشتر اوقات باید صبر کنی تا بابا مجتبی از سرکار بیاد و غروب شما را ببره بیرون... به قول بابا مجتبی می گه دلم به حال دخترم میسوزه می گم چرا؟ می گه اخه ددر دخترم فقط تا دم دره و بس... این روزها به چیزهای خوردنی قاقا می گویی... به بادکنک و یا هر جسم دواری گونه می گویی.. واژه نی نی را می گی ... البته میگی ای نی نیه... کلمات بابا و مامان را خیلی تو حرفات بکار نمی بری....