واکسن شش ماهگی
امروز ٢ مهر ماه ١٣٩١ بود و شش ماه شما تموم شد و وارد ماه هفتم زندگیت شدی عزیزم. بر طبق برنامه واکسن هات باید واکسن مربوط به شش ماهگی ات را می زدی که شامل سه تا واکسن بود که دو تاش به صورت امپول به پاهات تزریق می شد (هپاتیت ب و سه گانه یا ثلاث) و یکیش هم به صورت قطره بود که واکسن فلج اطفال بود. این واکسن شش ماهگی دقیقاٌ مثل واکسن دو ماهگی می مونه. دیشب بردمت حمام چون می دونستم تا سه روزی نباید به بدنت اب بخوره.
صبح زودتر پاشدیم و اماده ات کردم برای رفتن. قبل از رفتن بهت ١٨ قطره استامینوفن دادم (کشیدمت تقریباٌ ٨ کیلو بودی). و بعد حول و حوش ساعت ١٠ صبح بود که رسیدیم با بابا مرکز بهداشت محله مون. اونجا اول قد و وزن و دور سرت را اندازه گرفتند و بعد تزریق واکسن انجام شد. مراقبت این واکسن هم مثل واکسن های دیگه می مون. هر ٤ ساعت دو برابر وزنت قطره استامینوفن باید بخوری . امروز کمپرس یخ و فردا کمپرس داغ. هر نیم ساعت تا ٤ ساعت باید ٢ الی ٣ ثانیه برات کمپرس یخ بگذارم.
قد= ٥/٦٣ سانتیمتر
وزن = ٨١٥٠ گرم
دور سر = ٥/٤١ سانیمتر
قد و بالات را قربون برم من که الان بی حالی و با کلی غر غر کردن بالاخره خوابیدی. تا پاهات را تکون میدی جیغت می ره هوا...
امیدوارم هر چه زود تر درد پاهات اروم بشه عزیزکم...
نوبت بعدی برای کنترل وزن و قد و دور سرت ماه اینده هست. ضمناٌ گفت که از امروز میتونم بهت فرنی و حریره بادام و سوپ بدم. البته شما یکم جلوتر از برنامه غذایی مرکز بهداشت هستی و من از این بابت خوشحالم که دخترم زودتر از برنامه ها پیش می ره... راستی بازرس اومده بود مرکز بهداشت و همه پرسنل با جدیت تمام کار هاشون ا انجام می دادند. شما هم با بازرس ها دوست شده بودی و کلی دلبری کردی براشون. یکی از بازرس ها هم گفت دختر من ٨ ماهش هست ولی تازه یه کوچولو موهاش در اومده . گفتم دندون دراورده گفت نه تو اون زمینه هم یکم تنبله....دیگه تا پایان یک سالگی ات واکسن نداری. واکسن بعدی ات MMR هست. اون واکسن خیلی واکسن مهمیه هم باید زودتر از همیشه برای تزریق ببریمت و هم اینکه بعضی روزهای خاص تزریق میشه...
در مورد قطره اهن که باید دیگه شروع بشه گفت باد یه ازمایش کم خونی بدی براش که معلوم شه اگر کم خونی نداشته باشه باید 15 قطره اهن بخوره و اگر کم خونی داشته باشه باید بیشتر بخوره....
الهی که سالم باشی عزیزم...