چکاپ 5 ماه و نیمگی
امروز چهارشنبه 15 شهریور 91 برای چکاپ ٥ ماه و نیمگی ات مجدداٌ پیش خانم دکتر بیتا نجفیان با بابا بردیمت. همه موارد چک شدو الحمدا... و خدا را شکر و ماشاا... هزار ماشاا... همچیت okey بود.
قد=63.5
وزن = 7470
دور سر = 41
میزان جیغ جیغ کردنات = هوارتا = تا قاره اروپــــــــــــــــــــــــــــا....؟!
قرار شد از امروز به سوپ برنجت که با ماهیچه و پیاز پخته میشد و فقط برنج اون به شما داده می شد 1.3 سر هویج اضافه شود و یا ورمیشل یا یک تکه کوچک سیب زمینی. سرلاک گندم و عسل نیز اضافه شود. از دو هفته بعد هم فقط اب سیب به طور طبیعی از چند سی سی شروع شود تا 20 سی سی...خوردن غذات را باید به 6 وعده در روز برسونم...
دائماٌ بغل میشی. تمام حدسام برای دندونت هم اشتباه بود و انگار همه بچه ها تو این سن دوست دارن هر چی گیره دستشون میاد بخورن....
خانه ی عشق
سلام
مهربان؟ مهمان نمی خواهی؟
بیا در بگشای آشنای دیرین است…
می دانی که چرا دوباره آمده مگر نه؟
کوله باری که توشه اش نهادی خالی گشته
و من از تو کریم تر نیافتم برای پر کردن دوباره اش…
مهربانم؟ به چشمانم نگاه کن…
پر از اشتیاق دیدنت است
صد حیف که تورا به هیچ چشمی نتوان نگریست
کدامین نگاه را لیاقت دیدار توست مگر…
به خدایی ات قسم که هیچ کدام…
معبودم؟
یادت هست که پرسیدم این چیست که در قفس سینه قرار دادی برایم
که بی تاب و پر هیاهوست؟
گویی کودکی نا آرام که هر لحظه در تکاپوست؟
گفتی : دل
پرسیدم: چه در درون دارد که اینگونه بی قرارش کرده؟
گفتی : تکه ای از من در درونش است، دل ات را خانه ی عشق قرار داده ام
- عشق؟
عشق…
آه فهمیدم
برای همین هرباره و هرباره به در خانه ی تو بر می گردم؟
چرا که عشق را ، تکه ای از خود را به ودیعه ی دلم سپرده ای
- مهربانم؟ عشق نهادی که چه؟
و تو گفتی:
که عاشق عاشقی باشی و دوست داشتن را دوست بداری
دوستت دارم خداوند..