آوینا جـانآوینا جـان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره
زیر یک سقف بودنمونزیر یک سقف بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره
پیوند عــاشقانمون پیوند عــاشقانمون ، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

.::خاطرات خانم کوچولومون::.

عکس های تولد 1 سالگی

1392/1/17 18:33
2,231 بازدید
اشتراک گذاری

تولد 1 سالگی اوینا

از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون عزیزم...

 قصد گرفتن تولد برات نداشتم ... با بابا مجتبی تصمیم گرفتیم بعد از اینکه برگردیم تهران یه تولد سه نفره برات بگیرم و ازت عکس و فیلم بگیرم ....

صبح روز 2 فروردین رفتیم عید دیدنی خونه خاله مریم. از خونه خاله مریم پست تولدت مبارک 1 سالگیت را گذاشتم و بعد رفتیم خونه مامان شمسی. ناهار به بعد خونه مامان شمسی بودیم... اخرشب به خاله مریم زنگ زدم گفتم جایی امشب عیدی نمیریم گفت اگر میاید خونه مامان اینا بریم خونه محمد (برادرم).

گفتم باشه... سرنماز بودم گوشیم زنگ خورد و بابا مجتبی برداشت. محمد بود گفته بود که من برای اوینا کیک پختم می خوام براش یه تولد کوچولو بگیرم فقط به الهام نگو... می خوام سورپرایزش کنم... مامانت و خواهرت اینا را هم بیار خونمون... نمازم که تموم شد بابا مجتبی گفت محمد زنگ زد که مامانت اینا و خواهرتاینا را هم بیار عید دیدنی خونمون... من تعجب کردم!!!!!!!!یه بوهایی بردم. مامان شمسی گفت خونشون پله داره گفتم بله... بعد که موضوع یه کم لو رفته بود گفتم مامان شمسی که نمیتونه پله ها را بیاد بالا سختشه... بگو بریم خونه مامانم اینا...

خلاصه دوباره بابا مجتبی هماهنگ کرد با محمد و رفتیم خونه مامانم اینا...

یکم که گذشت دایی محمد اومد با یه کیک طرح کفشدوزک ... خیلی زیبا شده بود و زیبا تر از اون محبت دایی محمد بود که زحمت کشیده بود برات این کیک زیبا را پخته بود ... واقعا سپاسگذارم ازش....

تولد 1 سالگی

 

تولد 1 سالگی

 

تولد 1 سالگی

 

تولد 1 سالگی

اول که کیک را گذاشته بودن خیلی ذوق زده شده بودی و نگاش می کردی و یکم ناراحت از اینکه لباست را عوض کرده بود ولی بعد که همه شروع کردن به دست زدن شما هم خیلی قشنگ و دوست داشتنی نی نای می کردی ... از قضا تو گوشیم اهنگ تولدت مباااااااااااااارک چرا را داشتم گذاشتم وقتی می خوند شما هم برای خودت می رقصیدی ماهرانه... یکی نمیدونست فکر می کرد کلاس رقص رفتی...چشمک

تولد 1 سالگی

 

شاخک های کفشدوزک فشفشه بود

از سمت راست هانا - ملینا -محمدصادق - فاطمه - مهدی - شقایق

ردیف بالا بابامجتبی و اوینا - مبینا - شیرین

بچه ها و تولد

پارسا هم در واپسین لحظات به جمعمون پیوست...

پارسا

بعدش هم یه خواب اروم و ناز بعد از تولد

2 فروردین 92

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامانی
17 فروردین 92 18:40
چه کیک خوشگلی تولدت مبارک عزیزم انشالله 120 سالگیت
زینب السادات(مامان تسنیم)
18 فروردین 92 0:43
اووووووه چه پست طولانی بود
خیلی خونواده خوبی داری که با تولد خوشحالت کردن
معلومه آوینا هم اونجا بهش خیلی خوش گذشته هوای خوب و و طبیعت و فامیل و ...
ببوسش


ممنونم عزیزم....
اره خانواده ام واقع بامحبت هستند....
م(خط خطی خوانا)
18 فروردین 92 18:49
به به چه سورپرایز خوبی افرین به دایی چه کیک ماهرانه ای درست کرده وچه قشنگ تزیینش کرده بازم تولدت مبارک اوینا جوونم انشالا 120 ساله شی چه خوشکل شدی تو عکست عزیز دل خاله مرضی قربونش برم
راحله
19 فروردین 92 1:20
چه کیک خوشکل و خوشمزه ای تولد عروسک خاله مبااااارک
مامان امیــــــرعلی ( پســـرکــــ شیطــــون)
19 فروردین 92 1:46
الهی خاله فدات شه ... عیدتـــ مبارکـــــ تولدتـــــ مبارکـــــ ؛ دستــــ دایی جووون درد نکنه با این سورپرایز فوق العاده ... امیدوارم عزیز دلم تولد 120 سالگیتـــــ مامانی ممنون که بهمون سر زدی و ممنون که اسم امیــــــرعلی رو هم بعنوان یکی از دوستان آوینا جووووون گفتی ... دوستت دارم دخترکم ...
آتنا مامان روشا یدونه
19 فروردین 92 13:36
تولد عزیزم مبارک . 120 ساله بشی گل قشنگ و خوشبو زیر سایه مامانی و بابایی گلت .
مامی آوید
19 فروردین 92 18:07
به به چه تولد قشنگیییییییی...دست دائی مهربونش درد نکنه ...امیدوارم تولد 120سالگیشو جشن بگیری الهام جون... خوشحالمممم که به شما و آوینا خوش گذشتهههههههههههههههه
مامان بهراد
20 فروردین 92 11:46
با سلام خدمت شما اميدوارم كه تولد يكسالگي‌اش مبارك باشه 120 ساله بشه خيلي دخملتون ناز و خوشگله هميشه شاد باشيد.
مامان آوينا
21 فروردین 92 18:42
عزيزم تولدت مبارك ايشالا 120 ساله بشي به به چه كيك خوشگلي
سپیده از وبلاگ "کودک من"
24 فروردین 92 9:05
سمانه مامان آرشیدا
30 فروردین 92 1:39
چه کیک خوشگلی. به به چه تولد نازی. آفرین به دایی مهربونش که با کیک خوشگلش آوینا و مامانش رو خوشحال کرد.