دوباره تب...
امروز ٢٧ اسفند ٩١
بعد از برگشت از مسافرت دو روزه به شهرمون چند ساعتی نگذشته بود که متوجه شدم اوینا داغ شده تب داره.. بهش ١٢ شب پروفن دادم ٢ سی سی .. چند بار درجه حرارات بدنش را اندازه گرفتم کمی پایین اومده بود اما صبحش دوباره تب داشت...
با بابا مجتبی بردیمت بیمارستان تخصصی کودکان فهمیده.. اونجا که رسیدیدم تبت ٣٩ بالاتر بود. برات شیاف گذاشتم و لختت کردم تنها یه زیرپوش رکابی با یه شورت عینکی تنت بود تا دمای بدنت بیاد پایین.. دکتر معاینه کرد و گفت تو معاینه ات چیزی نیست برات ازمایش ادرار و خون نوشت ... خدا را هزار مرتبه شکر جواب ازمایش خونت سالم بود ..دکتر گفت نمونه ادرار هم بده ازمایشگاه جواب ازمایش ادرارش هم بیاد ببینیم چیه.تو خونه تبش را با شربت و شیاف کنترل کن... بماند که با چه مکافاتی ازت نمونه ادرار گرفتم... دیشب بابا مجتبی نمونه ادرارت را برد ازمایشگاه داد ... امروز صبح رفتش گرفت گفت مشکلی نداره جواب ادرارت هم سالمه...من از دیروز بهت استامینوفن دادم دوبرابر وزنت هر ٨ ساعت .. تبت اومده بود پایین. دکتر به بابا مجتبی گفت بود که استامینوفن را قطع کنیم ببینیم باز هم تبت می ره بالا یا نه ..اگر بره بالا دوباره باید ببریمت پیش دکتر....
بهت اب پرتقال دادم استامینوفنت را هم دیگه از ساعت ١١ صبح ندادم... خوابیده بودی... من مشغول انجام کار بودم که متوجه شدم حالت بد شده روی تشکت...(گلاب به روتون بالااوردی تو خواب)...یکم نگرانم کردی....
پ.ن.١= خدایااااااااااااا تو این روز های پایان سال کهنه از میخوام همه مریضا را شفا بدی و هیچ بچه ای مریض نشه....
پ.ن.٢= وقتی ازت نمونه خون می گرفت منم همراهت گریه می کردم... نمی دونم من دل ناااااااااااااازکم ... یا همه مادرا اینطورین...
پ.ن.٣= دوباره دغدغه واکسن یکسالگیت را دارم... خدایا دخترم با زدن این واکسن اذیت نشه....
پ.ن.٤= دعا کنید تب اوینا قطع بشه.... مشکل خاصی نباشه...