عکس های تولد 1 سالگی
از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون عزیزم... قصد گرفتن تولد برات نداشتم ... با بابا مجتبی تصمیم گرفتیم بعد از اینکه برگردیم تهران یه تولد سه نفره برات بگیرم و ازت عکس و فیلم بگیرم .... صبح روز 2 فروردین رفتیم عید دیدنی خونه خاله مریم. از خونه خاله مریم پست تولدت مبارک 1 سالگیت را گذاشتم و بعد رفتیم خونه مامان شمسی. ناهار به بعد خونه مامان شمسی بودیم... اخرشب به خاله مریم زنگ زدم گفتم جایی امشب عیدی نمیریم گفت اگر میاید خونه مامان اینا بریم خونه محمد (برادرم). گفتم باشه... سرنماز بودم گوشیم زنگ خورد و بابا مجتبی برداشت. محمد بود گفته بود که من برای اوینا کیک پختم می خوام براش یه تولد کوچولو بگیرم فقط به الهام نگو.....