آوینا جـانآوینا جـان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
زیر یک سقف بودنمونزیر یک سقف بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عــاشقانمون پیوند عــاشقانمون ، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه سن داره

.::خاطرات خانم کوچولومون::.

عکس های تولد 1 سالگی

از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون عزیزم...  قصد گرفتن تولد برات نداشتم ... با بابا مجتبی تصمیم گرفتیم بعد از اینکه برگردیم تهران یه تولد سه نفره برات بگیرم و ازت عکس و فیلم بگیرم .... صبح روز 2 فروردین رفتیم عید دیدنی خونه خاله مریم. از خونه خاله مریم پست تولدت مبارک 1 سالگیت را گذاشتم و بعد رفتیم خونه مامان شمسی. ناهار به بعد خونه مامان شمسی بودیم... اخرشب به خاله مریم زنگ زدم گفتم جایی امشب عیدی نمیریم گفت اگر میاید خونه مامان اینا بریم خونه محمد (برادرم). گفتم باشه... سرنماز بودم گوشیم زنگ خورد و بابا مجتبی برداشت. محمد بود گفته بود که من برای اوینا کیک پختم می خوام براش یه تولد کوچولو بگیرم فقط به الهام نگو.....
17 فروردين 1392

تولد سه ماهگی آوینا

عزیز دل مامان و بابا سه ماهگیت مباااااااااااااااااااارک.   من به عشق دخترمون دیروز خودم دست به کار شدم و برای سه ماهگیش یه کیک کاکائویی خوشمزه درستیدم. البته با پودر کیک آماده های ر ش د . گلکم هر بار که به  آغوشت می کشم هزاران هزار بار خدا را شکرررررررررررر می کنم. بابت تو رحمت آسمانی ای که به ما داده. از خود خودش می خوام که کمکم کنه تا از شما فردی لایق و شایسته برای جامعه بسازم و در تربیتت موفق باشم... بعد از انداختن عکس از کیکیت بابائی را بیدار کردم و با کمک اون ازت یه سری عکس انداختیم تا برات یادگاری بمونه عزیزم.بعد یه دفعه تصمیم گرفتیم ببریمت پارک. البته این را هم بگم که برای اولین بار بود که میرفتی پ...
3 تير 1391
1